معنی فارسی stratege

C1

برنامه‌ریزی یا روش‌های کلیدی برای رسیدن به هدف‌ یا موفقیت.

A plan of action designed to achieve a particular goal, especially in a competitive environment.

example
معنی(example):

استراتژی کمپین بازاریابی به خوبی اندیشیده شده بود.

مثال:

The stratege of the marketing campaign was well thought out.

معنی(example):

یک استراتژی موفق می‌تواند نتیجه پروژه را تعیین کند.

مثال:

A successful stratege can determine the outcome of the project.

معنی فارسی کلمه stratege

: معنی stratege به فارسی

برنامه‌ریزی یا روش‌های کلیدی برای رسیدن به هدف‌ یا موفقیت.