معنی فارسی stravage
B1 /stɹəˈveɪɡ/به معنای سرگردانی و ولگردی به طور تصادفی و بدون مقصد مشخص.
To wander or roam about without a specific destination.
- verb
verb
معنی(verb):
To wander aimlessly.
معنی(verb):
To gallivant.
example
معنی(example):
به معناي سرگردانی یا ولگردی به صورت تصادفی است.
مثال:
To stravage means to wander or roam in a random fashion.
معنی(example):
پس از جشن، آنها تصمیم گرفتند به صورت ولگردی در شهر بگردند.
مثال:
After the festival, they decided to stravage through the city.
معنی فارسی کلمه stravage
:
به معنای سرگردانی و ولگردی به طور تصادفی و بدون مقصد مشخص.