معنی فارسی striatum
C1منطقه‌ای در مغز که به مدیریت حرکات و احساسات پاداش مرتبط است.
A subcortical part of the brain involved in the regulation of movement and reward.
- noun
noun
معنی(noun):
The caudate nucleus and the lentiform nucleus considered as a single structure
example
معنی(example):
Striatum بخشی از مغز است که در حرکت نقش دارد.
مثال:
The striatum is a part of the brain involved in movement.
معنی(example):
تحقیقات نشان می‌دهد که striatum برای پردازش پاداش مهم است.
مثال:
Research shows the striatum is important for reward processing.
معنی فارسی کلمه striatum
:
منطقه‌ای در مغز که به مدیریت حرکات و احساسات پاداش مرتبط است.
