معنی فارسی strike the right chord

B2

ایجاد احساسات مثبت یا همدلی در دیگران، به‌ویژه در موقعیت‌های اجتماعی یا هنری.

To resonate well or evoke a favorable response from others.

example
معنی(example):

سخنرانی او با مخاطب هم‌نوا شد.

مثال:

Her speech struck the right chord with the audience.

معنی(example):

پایان فیلم واقعاً برای من درست بود.

مثال:

The movie's ending really struck the right chord for me.

معنی فارسی کلمه strike the right chord

: معنی strike the right chord به فارسی

ایجاد احساسات مثبت یا همدلی در دیگران، به‌ویژه در موقعیت‌های اجتماعی یا هنری.