معنی فارسی striken
B2متاثر شدن، از دست دادن آرامش یا خوشحالی به خاطر یک واقعه ناگوار.
Affected profoundly or seriously; overwhelmed by emotions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او از شنیدن خبر رفتن او متاثر شد.
مثال:
He felt striken by the news of her departure.
معنی(example):
جامعه از طوفان ناگهانی متاثر شد.
مثال:
The community was striken by the sudden storm.
معنی فارسی کلمه striken
:
متاثر شدن، از دست دادن آرامش یا خوشحالی به خاطر یک واقعه ناگوار.