معنی فارسی strucken

B1

به معنی دچار شدن، به شدت تحت تأثیر یک رخداد ناگهانی یا منفی قرار گرفتن.

Affected by something severe or sudden.

example
معنی(example):

او ناگهان به یک بیماری دچار شد.

مثال:

He was stricken by a sudden illness.

معنی(example):

شهر به یک فاجعه بزرگ دچار شد.

مثال:

The city was stricken by a major disaster.

معنی فارسی کلمه strucken

: معنی strucken به فارسی

به معنی دچار شدن، به شدت تحت تأثیر یک رخداد ناگهانی یا منفی قرار گرفتن.