معنی فارسی structuralization
B2ساختاریابی، عمل یا فرایند ایجاد ساختارهای منظمی است که به بهبود کارایی و ارتباطات کمک میکند.
The process of organizing or arranging something into a structured format.
- NOUN
example
معنی(example):
ساختاریابی سازمان به بهبود ارتباطات کمک کرد.
مثال:
The structuralization of the organization helped improve communication.
معنی(example):
آنها بر ساختاریابی پروژه تمرکز کردند تا وضوح را تضمین کنند.
مثال:
They focused on the structuralization of the project to ensure clarity.
معنی فارسی کلمه structuralization
:
ساختاریابی، عمل یا فرایند ایجاد ساختارهای منظمی است که به بهبود کارایی و ارتباطات کمک میکند.