معنی فارسی structureless
B1بدون ساختار، به حالتی اطلاق میشود که در آن نظمی یا ساختاری مشخص وجود ندارد.
Lacking a clear structure or organization.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هنرمند یک اثر بدون ساختار خلق کرد که تماشاگران را گیج کرد.
مثال:
The artist created a structureless piece that confused viewers.
معنی(example):
افکار او بدون ساختار و دنبال کردن آنها دشوار بود.
مثال:
His thoughts were structureless and difficult to follow.
معنی فارسی کلمه structureless
:
بدون ساختار، به حالتی اطلاق میشود که در آن نظمی یا ساختاری مشخص وجود ندارد.