معنی فارسی studdle
B1عمل مطالعه به صورت گروهی یا جمعی.
To learn or study in a group.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند با هم مطالعه کنند تا یادداشتهای خود را به اشتراک بگذارند.
مثال:
They decided to studdle together to share their notes.
معنی(example):
ما در کافه با هم مطالعه خواهیم کرد تا در حین کار کمی قهوه بنوشیم.
مثال:
We will studdle at the café to get some coffee while we work.
معنی فارسی کلمه studdle
:
عمل مطالعه به صورت گروهی یا جمعی.