معنی فارسی stumpage
B2هجری قابل برداشت چوب از یک قطعه زمین به صورت گروهی قبل از ورود به بازار.
The value of standing timber that can be harvested from a specific piece of land.
- NOUN
example
معنی(example):
حجم درختان قطع شده توسط اداره جنگلداری ارزیابی شد.
مثال:
The forest's stumpage was assessed by the forestry department.
معنی(example):
نرخ استمپاج میتواند بسته به تقاضای بازار متفاوت باشد.
مثال:
Stumpage rates can vary depending on market demand.
معنی فارسی کلمه stumpage
:
هجری قابل برداشت چوب از یک قطعه زمین به صورت گروهی قبل از ورود به بازار.