معنی فارسی stumpless

B1

حالت یا ویژگی یک چیز که فاقد نرمی یا برآمدگی است.

Being without stumps; smooth or level in appearance.

example
معنی(example):

زمین بدون نرمی بود و راه رفتن را آسان می‌کرد.

مثال:

The terrain was stumpless, allowing for easy walking.

معنی(example):

طراحی بدون نرمی او باعث شد مبلمان ظاهری شیک داشته باشد.

مثال:

Her stumpless design made the furniture look sleek.

معنی فارسی کلمه stumpless

: معنی stumpless به فارسی

حالت یا ویژگی یک چیز که فاقد نرمی یا برآمدگی است.