معنی فارسی stuporific
B2بیحالکننده، چیزی که باعث ایجاد حالتی از بیحالی یا خواب آلودگی میشود.
Causing or relating to stupor; inducing drowsiness or lack of feeling.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این سخنرانی آنقدر کسلکننده بود که به نظر میرسید بیحالکننده است.
مثال:
The lecture was so boring it felt stuporific.
معنی(example):
او اثرات بیحالکننده دارو را غیرقابل تحمل یافت.
مثال:
He found the stuporific effects of the medication unbearable.
معنی فارسی کلمه stuporific
:
بیحالکننده، چیزی که باعث ایجاد حالتی از بیحالی یا خواب آلودگی میشود.