معنی فارسی stymy

B2

stymy به معنای مانع شدن یا ناامید کردن در پیشرفت یا تلاش‌های کسی است.

Stymy means to obstruct or hinder progress or efforts.

example
معنی(example):

قوانین جدید رشد کسب‌وکارهای کوچک را stymy خواهد کرد.

مثال:

The new regulations will stymy the growth of small businesses.

معنی(example):

اغلب سخت است که تلاش‌های کسی را به طور کامل stymy کنیم.

مثال:

It is often hard to stymy someone's efforts completely.

معنی فارسی کلمه stymy

: معنی stymy به فارسی

stymy به معنای مانع شدن یا ناامید کردن در پیشرفت یا تلاش‌های کسی است.