معنی فارسی stimes
B1stimes یک اصطلاح برای اشاره به واحدهای اندازهگیری زمان در برخی زمینهها است.
Stimes refers to units of time measurement in certain contexts.
- OTHER
example
معنی(example):
من از stimes برای اندازهگیری زمان در آزمایشهایم استفاده میکنم.
مثال:
I use stimes to measure time intervals in my experiments.
معنی(example):
Stimes میتواند در زمانبندی فرآیندهای مختلف بسیار حائز اهمیت باشد.
مثال:
Stimes can be crucial in timing various processes.
معنی فارسی کلمه stimes
:
stimes یک اصطلاح برای اشاره به واحدهای اندازهگیری زمان در برخی زمینهها است.