معنی فارسی suanitian
B1سنت یا فرهنگی که در یک منطقه خاص رواج دارد.
A tradition or cultural practice observed in a specific context.
- OTHER
example
معنی(example):
سنت suanitian هر سال جشن گرفته میشود.
مثال:
The suanitian tradition is celebrated every year.
معنی(example):
آنها در طول جشنواره داستانهایی درباره فرهنگ suanitian را به اشتراک گذاشتند.
مثال:
They shared stories about the suanitian culture during the festival.
معنی فارسی کلمه suanitian
:
سنت یا فرهنگی که در یک منطقه خاص رواج دارد.
