معنی فارسی sub-structures
B2زیرساختها، اجزا یا ساختارهای فرعی که در تأمین پایداری و عملکرد یک سازه بزرگتر مهم هستند.
Plural form of sub-structure; additional structures that support or are part of a main structure.
- NOUN
example
معنی(example):
زیرساختها تقویت شدند تا بارهای اضافی را تحمل کنند.
مثال:
The sub-structures were reinforced to handle additional loads.
معنی(example):
زیرساختهای ساختمان نقش حیاتی در تمامیت آن دارند.
مثال:
The building's sub-structures play a critical role in its integrity.
معنی فارسی کلمه sub-structures
:
زیرساختها، اجزا یا ساختارهای فرعی که در تأمین پایداری و عملکرد یک سازه بزرگتر مهم هستند.