معنی فارسی subaxile

B1

زیرمحوری، به ساختار یا قدرت‌های زیر محور مربوط می‌شود که بر روی ثبات تاثیر می‌گذارد.

Pertaining to the environment below the axis.

example
معنی(example):

ساختار زیرمحوری برای ثبات بیومکانیکی ضروری است.

مثال:

The subaxile structure is essential for biomechanical stability.

معنی(example):

پژوهشگران تأثیرات نیروهای زیرمحوری بر روی ارگانیسم را بررسی کردند.

مثال:

Researchers studied the effects of subaxile forces on the organism.

معنی فارسی کلمه subaxile

: معنی subaxile به فارسی

زیرمحوری، به ساختار یا قدرت‌های زیر محور مربوط می‌شود که بر روی ثبات تاثیر می‌گذارد.