معنی فارسی subbronchially

B1

به صورت زیر برونش، به روشی که در آن عمل یا فرآیند در زیر برونش‌ها انجام می‌شود.

In a manner that pertains to or occurs beneath the bronchi.

example
معنی(example):

دارو به صورت زیر برونش برای جذب بهتر تجویز شد.

مثال:

The medication was administered subbronchially for better absorption.

معنی(example):

آنها نمونه‌های گرفته شده به صورت زیر برونش را تحلیل کردند.

مثال:

They analyzed the samples taken subbronchially.

معنی فارسی کلمه subbronchially

: معنی subbronchially به فارسی

به صورت زیر برونش، به روشی که در آن عمل یا فرآیند در زیر برونش‌ها انجام می‌شود.