معنی فارسی subbureau
B1زیر اداره، بخشی از یک اداره بزرگتر که به موضوعات خاص میپردازد.
A subordinate office within a larger bureau that handles specific tasks.
- NOUN
example
معنی(example):
زیر اداره مسئول رسیدگی به استعلامهای محلی بود.
مثال:
The subbureau was responsible for handling local inquiries.
معنی(example):
او در زیر اداره برنامهریزی شهری کار میکرد.
مثال:
She worked in the subbureau for city planning.
معنی فارسی کلمه subbureau
:
زیر اداره، بخشی از یک اداره بزرگتر که به موضوعات خاص میپردازد.