معنی فارسی subcategorise
B1زیرمجموعه‌بندی به معنای تعیین کردن دسته‌های فرعی از یک دسته اصلی است.
To classify or divide into smaller categories within a larger category
- verb
verb
معنی(verb):
To categorize more specifically by placing in a subcategory.
معنی(verb):
(grammar) To practice subcategorization.
example
معنی(example):
شما می‌توانید اقلام را بر اساس رنگ‌هایشان زیرمجموعه‌بندی کنید.
مثال:
You can subcategorise the items based on their colors.
معنی(example):
زیرمجموعه‌بندی وظایف شما برای مدیریت بهتر مهم است.
مثال:
It's important to subcategorise your tasks for better management.
معنی فارسی کلمه subcategorise
:
زیرمجموعه‌بندی به معنای تعیین کردن دسته‌های فرعی از یک دسته اصلی است.
