معنی فارسی subcategorized
B1زیر دستهبندی شده، به حالتی از اطلاعات اشاره دارد که در زیرمجموعههای خاصی تقسیم شدهاند.
The state of being categorized into specific subcategories.
- verb
verb
معنی(verb):
To categorize more specifically by placing in a subcategory.
معنی(verb):
(grammar) To practice subcategorization.
example
معنی(example):
اجناس زیر دستهبندی شدند تا سازماندهی بهتری داشته باشند.
مثال:
The items were subcategorized to enhance organization.
معنی(example):
زمانی که دادهها زیر دستهبندی شوند، تحلیل آنها آسانتر میشود.
مثال:
Once the data is subcategorized, it becomes easier to analyze.
معنی فارسی کلمه subcategorized
:
زیر دستهبندی شده، به حالتی از اطلاعات اشاره دارد که در زیرمجموعههای خاصی تقسیم شدهاند.