معنی فارسی subclassified
B2زیرطبقهبندی شده، به حالت یا عملکرد تقسیم یک گروه به زیرگروهها اطلاق میشود.
Divided into smaller categories within a larger classification.
- VERB
example
معنی(example):
این گونه پس از انجام تحقیقات بیشتر زیرطبقهبندی شد.
مثال:
The species was subclassified after further research was conducted.
معنی(example):
زمانی که دادهها تجزیه و تحلیل شدند، موجودات به دستههای جدید زیرطبقهبندی شدند.
مثال:
Once the data were analyzed, organisms were subclassified into new categories.
معنی فارسی کلمه subclassified
:
زیرطبقهبندی شده، به حالت یا عملکرد تقسیم یک گروه به زیرگروهها اطلاق میشود.