معنی فارسی subclassifying

B1

زیرطبقه‌بندی کردن، فرآیند تقسیم یک گروه یا مجموعه به زیرگروه‌ها برای فهم بهتر آن‌ها است.

The act of dividing into smaller, more specific categories.

example
معنی(example):

آنها گیاهان را بر اساس عادات رشدشان زیرطبقه‌بندی می‌کنند.

مثال:

They are subclassifying the plants based on their growth habits.

معنی(example):

تیم در حال زیرطبقه‌بندی داده‌هاست تا نتیجه تحقیق را بهبود بخشد.

مثال:

The team is subclassifying the data to improve the research outcome.

معنی فارسی کلمه subclassifying

: معنی subclassifying به فارسی

زیرطبقه‌بندی کردن، فرآیند تقسیم یک گروه یا مجموعه به زیرگروه‌ها برای فهم بهتر آن‌ها است.