معنی فارسی subclinically
B2زیر بالینی، به وضعیتی اشاره دارد که نشانههای واقعی بیماری وجود ندارد اما عارضه ممکن است قابل توجه باشد.
Describing a condition that is not showing obvious clinical symptoms but may still require attention.
- ADVERB
example
معنی(example):
بیمار به صورت زیر بالینی تشخیص داده شد و هیچ علائم قابل مشاهدهای نداشت.
مثال:
The patient was diagnosed subclinically, showing no visible symptoms.
معنی(example):
او دارای سطوح کلسترول زیر بالینی بالا است که نیاز به پایش دارد.
مثال:
She has subclinically elevated cholesterol levels that need monitoring.
معنی فارسی کلمه subclinically
:
زیر بالینی، به وضعیتی اشاره دارد که نشانههای واقعی بیماری وجود ندارد اما عارضه ممکن است قابل توجه باشد.