معنی فارسی subcontinuous
B1زیرپیوسته، به فرایندها یا تغییراتی اشاره دارد که بهطور مداوم در حال رخداد هستند اما نه بهطور کامل پیوسته.
Referring to processes or changes that occur continuously but not in a fully uninterrupted manner.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تغییرات زیرپیوسته در دما بر زیستگاه تأثیر میگذارد.
مثال:
The subcontinuous changes in temperature affect the habitat.
معنی(example):
فرآیندهای زیرپیوسته در علوم محیط زیست اهمیت دارند.
مثال:
Subcontinuous processes are essential in environmental science.
معنی فارسی کلمه subcontinuous
:
زیرپیوسته، به فرایندها یا تغییراتی اشاره دارد که بهطور مداوم در حال رخداد هستند اما نه بهطور کامل پیوسته.