معنی فارسی subcontrariety
B2زیرمجموعهگری، یک رابطه منطقی است که به شرایطی اشاره دارد که در آن دو گزاره مخالف میتوانند به طور همزمان درست باشند.
A logical relationship where two propositions can both be true under certain conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
زیرمجموعهگری به نوعی رابطه منطقی بین دو جمله اطلاق میشود.
مثال:
Subcontrariety refers to a type of logical relation between two statements.
معنی(example):
در منطق، زیرمجموعهگری اجازه میدهد که هر دو گزاره در شرایط خاصی درست باشند.
مثال:
In logic, subcontrariety allows for the truth of both propositions in certain conditions.
معنی فارسی کلمه subcontrariety
:
زیرمجموعهگری، یک رابطه منطقی است که به شرایطی اشاره دارد که در آن دو گزاره مخالف میتوانند به طور همزمان درست باشند.