معنی فارسی subcranial
B2زیر جمجمهای به ناحیهای اشاره دارد که در زیر جمجمه قرار دارد.
Pertaining to the area beneath the skull.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک ناحیه زیر جمجمهای را به دانشجویان پزشکی توضیح داد.
مثال:
The doctor explained the subcranial region to the medical students.
معنی(example):
اندازهگیریهای زیر جمجمهای برای جراحی مهم است.
مثال:
Subcranial measurements are important for the surgery.
معنی فارسی کلمه subcranial
:
زیر جمجمهای به ناحیهای اشاره دارد که در زیر جمجمه قرار دارد.