معنی فارسی subcultrated
B2زیر فرهنگی اشاره به گروههایی دارد که مخالف ارزشها یا هنجارهای اصلی جامعه هستند.
Pertaining to a subgroup that diverges from the mainstream culture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جامعه زیر فرهنگی سنتهای منحصر به فردی داشت.
مثال:
The subcultrated society had unique traditions.
معنی(example):
بسیاری از هنرمندان خود را با گروههای زیر فرهنگی شناسایی میکنند.
مثال:
Many artists identify with subcultrated groups.
معنی فارسی کلمه subcultrated
:
زیر فرهنگی اشاره به گروههایی دارد که مخالف ارزشها یا هنجارهای اصلی جامعه هستند.