معنی فارسی subcultural

B2

زیر فرهنگی به گروه‌هایی در جامعه اطلاق می‌شود که شیوه‌های زندگی و عقاید متفاوت از فرهنگ اصلی دارند.

Relating to a cultural group within a larger culture that has distinct beliefs and practices.

example
معنی(example):

جنبش‌های زیر فرهنگی اغلب سبک‌های زندگی جایگزین را ترویج می‌کنند.

مثال:

Subcultural movements often promote alternative lifestyles.

معنی(example):

این گروه موسیقی تحت تأثیر روندهای مختلف زیر فرهنگی بود.

مثال:

The band was influenced by various subcultural trends.

معنی فارسی کلمه subcultural

: معنی subcultural به فارسی

زیر فرهنگی به گروه‌هایی در جامعه اطلاق می‌شود که شیوه‌های زندگی و عقاید متفاوت از فرهنگ اصلی دارند.