معنی فارسی subcuticular
C1زیرپوستی به لایهای از بافت اشاره دارد که از نظر پزشکی در زیر پوست قرار گرفته و در عملهای جراحی و بهبودی مورد استفاده قرار میگیرد.
Pertaining to the region or tissue directly under the skin.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لایه زیرپوستی پوست در بهبودی نقش حیاتی دارد.
مثال:
The subcuticular layer of the skin plays a vital role in healing.
معنی(example):
جراحان با دقت با بخیههای زیرپوستی کار میکنند تا بستن زخم بهتر شود.
مثال:
Surgeons carefully work with subcuticular stitches for better wound closure.
معنی فارسی کلمه subcuticular
:
زیرپوستی به لایهای از بافت اشاره دارد که از نظر پزشکی در زیر پوست قرار گرفته و در عملهای جراحی و بهبودی مورد استفاده قرار میگیرد.