معنی فارسی subdermal

B1

زیرپوستی، به لایه‌ای از بافت اشاره دارد که زیر پوست قرار دارد.

Located beneath the skin; often used in medical or biological contexts.

example
معنی(example):

پزشک توضیح داد که لایه زیرپوستی برای سلامت پوست مهم است.

مثال:

The doctor explained that the subdermal layer is important for skin health.

معنی(example):

ایمپلنت‌های زیرپوستی می‌توانند برای درمان‌های مختلف پزشکی استفاده شوند.

مثال:

Subdermal implants can be used for various medical treatments.

معنی فارسی کلمه subdermal

: معنی subdermal به فارسی

زیرپوستی، به لایه‌ای از بافت اشاره دارد که زیر پوست قرار دارد.