معنی فارسی subdichotomy
B1زیر دوگانه، یک تقسیم درون یک تقسیمبندی بزرگتر.
A division occurring within a larger division.
- NOUN
example
معنی(example):
زیر دوگانه یک تقسیمبندی درون یک تقسیمبندی است.
مثال:
A subdichotomy is a division within a division.
معنی(example):
این نظریه یک زیر دوگانگی از دستهها را پیشنهاد میکند.
مثال:
The theory proposes a subdichotomy of categories.
معنی فارسی کلمه subdichotomy
:
زیر دوگانه، یک تقسیم درون یک تقسیمبندی بزرگتر.