معنی فارسی subdilated
B2زیر گشاد شده، به وضعیتی اطلاق میشود که یک عضو بدن بهطور جزئی گشادتر شده است.
Partially dilated or opened, often referring to blood vessels or pupils.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رگهای خونی به طور زیرگشاد شده بودند تا جریان خون در طول عمل بهبود یابد.
مثال:
The blood vessels were subdilated to improve circulation during the procedure.
معنی(example):
در معاینه پزشکی، مردمکها بهطور زیرگشاد شده بودند تا واکنشها را بررسی کنند.
مثال:
In the medical exam, the pupils were subdilated to check for reactions.
معنی فارسی کلمه subdilated
:
زیر گشاد شده، به وضعیتی اطلاق میشود که یک عضو بدن بهطور جزئی گشادتر شده است.