معنی فارسی subdichotomously
C2بهطور زیر تقسیمدوگانه، به روش یا شیوهای اطلاق میشود که در آن تقسیمبندی به دو بخش اصلی انجام میشود.
In a manner that involves dividing into two subcategories for better clarity.
- ADVERB
example
معنی(example):
دادهها بهگونهای زیر تقسیمدوگانه تحلیل شدند تا بینشهای واضحتری ارائه شود.
مثال:
The data was analyzed subdichotomously to provide clearer insights.
معنی(example):
نتایج بهصورت زیر تقسیمدوگانه برای درک بهتر دستهبندی شدند.
مثال:
The results were categorized subdichotomously for better understanding.
معنی فارسی کلمه subdichotomously
:
بهطور زیر تقسیمدوگانه، به روش یا شیوهای اطلاق میشود که در آن تقسیمبندی به دو بخش اصلی انجام میشود.