معنی فارسی subdistich
B1زیر داستان، زیرگروه یا تقسیم بندی از یک شعر یا متن بزرگتر که به طور مستقل معنایی دارد.
A subdivision in poetry or text that contains meaning on its own.
- NOUN
example
معنی(example):
در شعر، زیر داستان میتواند به گروه کوچکتری از خطوط در یک بند بزرگتر اشاره کند.
مثال:
In poetry, a subdistich can refer to a smaller grouping of lines within a larger stanza.
معنی(example):
زیر داستان اغلب به موضوع اصلی شعر نیک میافزاید.
مثال:
The subdistich often adds nuance to the main theme of the poem.
معنی فارسی کلمه subdistich
:
زیر داستان، زیرگروه یا تقسیم بندی از یک شعر یا متن بزرگتر که به طور مستقل معنایی دارد.