معنی فارسی subdolichocephaly
C1وضعیت جمجمهای که در آن نسبت طول به عرض جمجمه به شکل خاصی تغییر یافته است.
A cranial condition characterized by a specific ratio of length to width of the skull.
- NOUN
example
معنی(example):
سروشت زیر دولیکوسفالیک در بعضی اندازهگیریهای جمجمهای یادداشت شده است.
مثال:
Subdolichocephaly is a condition noted in some cranial measurements.
معنی(example):
پزشکان به مطالعه زیر دولیکوسفالیک پرداختند تا پیامدهای آن را درک کنند.
مثال:
Doctors researched subdolichocephaly to understand its implications.
معنی فارسی کلمه subdolichocephaly
:
وضعیت جمجمهای که در آن نسبت طول به عرض جمجمه به شکل خاصی تغییر یافته است.