معنی فارسی subdoctor
B1پزشک کمکی، پزشکی که در کنار پزشک اصلی کار کرده و وظایف معین و خاصی را بر عهده دارد.
A doctor who assists a primary physician, often in a supporting role.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک کمکی به پزشک اصلی در کلینیک کمک کرد.
مثال:
The subdoctor assisted the main physician in the clinic.
معنی(example):
او تصمیم گرفت که به عنوان پزشک کمکی کار کند تا تجربه بیشتری کسب کند.
مثال:
She decided to become a subdoctor to gain more experience.
معنی فارسی کلمه subdoctor
:
پزشک کمکی، پزشکی که در کنار پزشک اصلی کار کرده و وظایف معین و خاصی را بر عهده دارد.