معنی فارسی subduces
B1زیر کنترل آوردن یا تسلیم کردن، به معنای غلبه بر چیزی است.
To bring under control, to conquer or suppress.
- VERB
example
معنی(example):
کشاورز گیاهان وحشی را در مزرعهاش مهار میکند.
مثال:
The farmer subduces the wild plants in his field.
معنی(example):
او قبل از صحبت کردن در جمع، ترسش را مهار میکند.
مثال:
She subduces her fear before speaking in public.
معنی فارسی کلمه subduces
:
زیر کنترل آوردن یا تسلیم کردن، به معنای غلبه بر چیزی است.