معنی فارسی subendorsing

B1

حمایت یا تأیید جزئی از یک طرح یا ایده، معمولاً با هدف نفوذ، اما به‌صورت غیرمستقیم.

Partially supporting or endorsing a proposal or idea, often with a goal of influence, but indirectly.

example
معنی(example):

آنها به طور پنهانی از این ابتکار حمایت می‌کنند.

مثال:

They are subendorsing the initiative behind the scenes.

معنی(example):

تیم به طور جزئی تغییراتی را برای بهبود کارایی حمایت کرده است.

مثال:

The team has been subendorsing changes to improve efficiency.

معنی فارسی کلمه subendorsing

: معنی subendorsing به فارسی

حمایت یا تأیید جزئی از یک طرح یا ایده، معمولاً با هدف نفوذ، اما به‌صورت غیرمستقیم.