معنی فارسی suberect

B1

وضعیتی که در آن بخشی از گیاه به سمت بالا و بخشی به سمت پایین خم شده است.

A position where a part of a plant is upright and another part is slightly bent downward.

example
معنی(example):

این گیاه با برگ‌های نیمه‌ایستاده که کمی خم شده‌اند، رشد می‌کند.

مثال:

The plant grows with suberect leaves that are slightly bent.

معنی(example):

موقعیت نیمه‌ایستاده شاخه‌ها به جذب نور کمک می‌کند.

مثال:

Suberect positioning of branches helps in light absorption.

معنی فارسی کلمه suberect

: معنی suberect به فارسی

وضعیتی که در آن بخشی از گیاه به سمت بالا و بخشی به سمت پایین خم شده است.