معنی فارسی suberectly
B1به صورت نیمه ایستاده یا به طور غیر مستقیم رو به بالا.
In a suberect manner or not entirely upright, angled slightly upward.
- ADVERB
example
معنی(example):
شاخهها به طور نیمهایستاده رشد میکنند و اطمینان حاصل میکنند که گیاه نور خورشید را دریافت کند.
مثال:
The branches grow suberectly, ensuring the plant receives sunlight.
معنی(example):
برگها بهطور نیمهایستاده تنظیم شده بودند تا بهترین تابش نور را دریافت کنند.
مثال:
The leaves were arranged suberectly for optimal exposure to light.
معنی فارسی کلمه suberectly
:
به صورت نیمه ایستاده یا به طور غیر مستقیم رو به بالا.