معنی فارسی subfield

B1

زیرمفهومی که به یک بخش خاص از یک علم یا رشته آموزشی اشاره دارد.

A specific area of interest or research within a broader academic discipline.

example
معنی(example):

آنها به طور گسترده به مطالعه زیررشته علوم محیط زیست پرداختند.

مثال:

They studied the subfield of environmental science extensively.

معنی(example):

این زیررشته بر جنبه‌های اقتصادی کشاورزی تمرکز دارد.

مثال:

This subfield focuses on the economic aspects of agriculture.

معنی فارسی کلمه subfield

: معنی subfield به فارسی

زیرمفهومی که به یک بخش خاص از یک علم یا رشته آموزشی اشاره دارد.