معنی فارسی subglumaceous

B1

زیرگلومه‌ای، مربوط به یا واقع در زیر غشاء گلو.

Pertaining to the tissues located beneath the glottis.

example
معنی(example):

ساختارهای زیرگلومه‌ای ممکن است در آزمایشگاه شناسایی دشواری داشته باشند.

مثال:

Subglumaceous structures can be difficult to identify in the lab.

معنی(example):

این مطالعه بر روی بافت‌های زیرگلومه‌ای در گونه‌های مختلف متمرکز بود.

مثال:

The study focused on subglumaceous tissues in various species.

معنی فارسی کلمه subglumaceous

: معنی subglumaceous به فارسی

زیرگلومه‌ای، مربوط به یا واقع در زیر غشاء گلو.