معنی فارسی subgoals
B1اهداف فرعی، مجموعهای از اهداف کوچکتر که به تحقق یک هدف بزرگتر کمک میکنند.
A series of smaller objectives that contribute to achieving a larger goal.
- NOUN
example
معنی(example):
در مدیریت پروژه، اهداف فرعی میتوانند روند کار را تسهیل کنند.
مثال:
In project management, subgoals can streamline the workflow.
معنی(example):
تعیین اهداف فرعی واضح برای موفقیت دانشآموزان حیاتی است.
مثال:
Defining clear subgoals is critical for student success.
معنی فارسی کلمه subgoals
:
اهداف فرعی، مجموعهای از اهداف کوچکتر که به تحقق یک هدف بزرگتر کمک میکنند.