معنی فارسی subgroup
B1زیرگروه، یک بخش یا زیرمجموعه از یک گروه بزرگتر که ویژگی‌های خاصی را به اشتراک می‌گذارد.
A smaller group formed within a larger group that shares certain characteristics.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A group within a larger group; a group whose members are some, but not all, of the members of a larger group.
معنی(noun):
A subset H of a group G that is itself a group and has the same binary operation as G.
verb
معنی(verb):
To divide or classify into subgroups
example
معنی(example):
این مطالعه یک زیرگروه از شرکت‌کنندگان را که عالی بودند شناسایی کرد.
مثال:
The study identified a subgroup of participants who excelled.
معنی(example):
یک زیرگروه می‌تواند به هدف‌گیری مناطق تحقیق خاص کمک کند.
مثال:
A subgroup can help in targeting specific research areas.
معنی فارسی کلمه subgroup
:
زیرگروه، یک بخش یا زیرمجموعه از یک گروه بزرگتر که ویژگی‌های خاصی را به اشتراک می‌گذارد.
