معنی فارسی subhealth

B1

زیرسلامتی، وضعیت ناپایداری است که در آن فرد مشکلات سلامتی را تجربه می‌کند هرچند که بیماری مشخصی ندارد.

A condition of being below optimal health without diagnosed illness.

example
معنی(example):

زیرسلامتی حالتی است که در آن فرد به طور کامل سالم نیست.

مثال:

Subhealth is a state where a person is not fully healthy.

معنی(example):

او احساس خستگی کرد که نشان‌دهنده وضعیت زیرسلامتی بود.

مثال:

She felt fatigue, indicating a subhealth condition.

معنی فارسی کلمه subhealth

: معنی subhealth به فارسی

زیرسلامتی، وضعیت ناپایداری است که در آن فرد مشکلات سلامتی را تجربه می‌کند هرچند که بیماری مشخصی ندارد.