معنی فارسی subhemispherical

B1

زیر نیم‌کره، به شکل و ساختار چیزی که شبیه به نیم‌کره زیرین است، اشاره دارد.

Pertaining to or resembling a shape that is below the hemispherical form.

example
معنی(example):

سقف ساختمان به شکل نیم‌کره زیرین است.

مثال:

The roof of the building is subhemispherical in shape.

معنی(example):

ما مدل نیم‌کره زیرین را برای دقت تحلیل کردیم.

مثال:

We analyzed the subhemispherical model for accuracy.

معنی فارسی کلمه subhemispherical

: معنی subhemispherical به فارسی

زیر نیم‌کره، به شکل و ساختار چیزی که شبیه به نیم‌کره زیرین است، اشاره دارد.