معنی فارسی subindication

B2

زیر اشاره، نشانه یا علامتی که به درک بهتر شرایط یا وضعیت کمک می‌کند.

A indication or sign that provides additional context or support for a primary sign.

example
معنی(example):

زیر اشاره، زمینه بیشتری برای تشخیص فراهم کرد.

مثال:

The subindication provided more context for the diagnosis.

معنی(example):

در گزارش خود، چندین زیر اشاره مربوط به علائم را شامل شد.

مثال:

In his report, he included several subindications related to the symptoms.

معنی فارسی کلمه subindication

: معنی subindication به فارسی

زیر اشاره، نشانه یا علامتی که به درک بهتر شرایط یا وضعیت کمک می‌کند.