معنی فارسی subinterval

B1

زیرinterval، به قسمت‌های زمانی کوچکتر از یک کل اشاره می‌کند که برای تحلیل یا اندازه‌گیری استفاده می‌شود.

A smaller or subordinate interval used within a larger time period.

example
معنی(example):

اندازه‌گیری‌ها در یک زیرinterval پنج دقیقه‌ای انجام شد.

مثال:

The measurements were taken over a subinterval of five minutes.

معنی(example):

او داده‌ها را در زیرinterval‌های کوچکتر برای دقت تحلیل کرد.

مثال:

He analyzed the data in smaller subintervals for accuracy.

معنی فارسی کلمه subinterval

: معنی subinterval به فارسی

زیرinterval، به قسمت‌های زمانی کوچکتر از یک کل اشاره می‌کند که برای تحلیل یا اندازه‌گیری استفاده می‌شود.