معنی فارسی subjicible
B1قابل تفسیر، به موضوعات و برداشتهای مختلف قابل تغییر اشاره دارد.
Open to interpretation; subject to multiple meanings or explanations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ایده زیر تأثیر تفسیرات مختلف است.
مثال:
The idea is subjicible to various interpretations.
معنی(example):
آثار ادبی میتوانند براساس دیدگاه خواننده تحت تأثیر قرار گیرند.
مثال:
Literary works can be subjicible based on the reader's perspective.
معنی فارسی کلمه subjicible
:
قابل تفسیر، به موضوعات و برداشتهای مختلف قابل تغییر اشاره دارد.